د.برای مثال، این مهم است که میزان حجم تماس مرکز تلفن Call Center خود را مدیریت کنید. متریک منطقی این است که هر نماینده خدما\nت به مشتری (CSR (Customer Service Representative چه میزان زمان را برای هر تماس صرف میکند.متاسفانه متریک زمان باعث میشود که CSR ها خیلی سریع به تماس پایان داده و در اغلب اوقات مشتری را با سؤالات بی پاسخ رها کنند. این رویکرد نامناسب باعث آسیب زدن به میزان رضایت مشتری شده و مید و اینجاست که نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) میتواند به یاری شما بیاید. در ذیل به سه استراتژی اشاره میکنیم که میتوانید از آنها برای افزایش رضایتمندی مشتریان سود برده و به صورت پیوسته محصولاتتان را ط\nبق وعده به مشتریان ارائه دهید. با این کار قادر خواهید بود وفاداری مشتریان را در طولانی مدت تضمین نمایید. مشتریانتان را در همانجایی که هستند ملاقات کنیداگر میخواهید وفاداری مشتریانتان را
قیف فروش یک استراتژی پایدار و منظم برای تبدیل مشتری احتمالی به مشتری ثابت است. این استراتژی شامل یک سری مراحلی است که مشتری احتمالی از طریق آن میتواند تصمیم به خرید نماید. داشتن یک فرایند روش مند، تبدیل کردن مشتری احتمالی به مشتری ثابت را آسانتر کرده و نرخ تبدیل بیشتری را ارائه می دهد.Pipeline (که\nگاهی اوقات به خاطر شکل و شمایلش به آن قیف فروش نیز می گویند) از یک رویکرد مرحله ای با استراتژی فروش از پیش تعریف شده برای هر مرحله استفاده میکند. ساختار آن به گونه ای است که پیاده سازی آن با نرم افزار crm مایکروسافت کار نسبتاً راحتی است.علاوه بر این برای هدایت فرایند فروش، قیف فروش ابزار مهمی برای\nمدیریت فعالیتهای فروش بوده و پیش بینی میکند که شرکت به چه نحوی عملیات فروش را در آینده ای نزدیک به خوبی انجام می دهد. اگر شما نرخ تبدیل را در هر مرحله از قیف فروش بدانید -به این معنا که چند نفر مشتری احتمالی بهطور متوسط به مرحله بعد میروند – با دانستن تعداد مشتریان در هر مرحله میتوانید پیش بین\nی دقیقی از میزان فروش کل به دست آورید.با شکستن فرایند فروش به شیوه ای که گفته شد شما همچنین میتوانید ببینید که در چه مرحله ای مشتریان بالقوه را ازدست میدهید و در چه محلی نیازمند اصلاح عملکرد دارید.اولین قدم برای پیاده سازی قیف فروش این است که تعداد مراحلی را که برای تشریح دقیق فرایند فروشتان نیام در هفته اول کمپین است. پس از آن به مدت سه هفته هر\nهفته یک پیام و سپس هر ماه یک پیام برای حفظ تازگی و یادآوری کسب و کار خود در ذهن مشتری بالقوه ارسال می شود.این برنامه زمانبندی حداکثری است که برای بسیاری از مشتریان ممکن است زیادی باشد. این امر مهم است کهپاسخ مشتریان به کمپین خود را بررسی کنید. اگر تعداد زیادی از پیام ها خوانده نشده باشد، این نشانه \nخوبی است که شما بازاریابی بیش از حد می کنید. شما می توانید با سیستم Microsoft CRM خود برنامه زمانبندی مورد نظر خود را طراحی کرده و اجرای آن را به سیستم Microsoft CRM بسپارید. پیامهایتان را متنوع کنیدقانون کلی خوب این است که هیچ گاه پیام مشابهی را به مشتری بالقوه دو بار ارسال نکنید. پیام های جایگزین \nدر یک بازه زمانی داشته باشید. بدین ترتیب مشتری بالقوه پیام های تکراری را نمی بیند.سیستم Microsoft CRM شما گنجینه ای از اطلاعات در مورد مشتریان و مشتری بالقوه هایتان است. از این اطلاعات برای شخصی سازی پیام خود استفاده کنید. نه تنها رابطه ای با مشتری برقرار میکند، بلکه به شما این امکان را می دهد تا پی\nامتان را به گروههای هدف دقیق تری ارسال نمایید.البته مانند هر چیز دیگری، این عمل نیز میتواند بیش از حد انجام شود. از همه اطلاعات در مورد مشتری بالقوه استفاده نکنید. اغلب اشاره به مشتری بالقوه به وسیله نام کافی است. اطلاعات بیش از حد وحشت ایا اندازه میگیرد چون همان را به دست خواهید آورد. برخی اوقات اندازه گیری چیزهای غلط میتواند به سیستم CRM شما آسیب بزند.برای مثال، این مهم است که میزان حجم تماس مرکز تلفن Call Center خود را مدیریت کنید. متریک منطقی این است که هر نماینده خدما\nت به مشتری (CSR (Customer Service Representative چه میزان زمان را برای هر تماس صرف میکند.متاسفانه متریک زمان باعث میشود که CSR ها خیلی سریع به تماس پایان داده و در اغلب اوقات مشتری را با سؤالات بی پاسخ رها کنند. این رویکرد نامناسب باعث آسیب زدن به میزان رضایت مشتری شده و میتواند رابطه موجود بین م\nشتریان را از بین ببرد.ک متریک خوب اهداف کسب و کار شما را پشتیبانی میکند درحالیکه متریکهای بد در مقابل آن عمل کرده و متریکهای متوسط یا غیرمرتبط نیز تنها زمان را هدر میدهند. همچنین متریکهای خوب، شفاف و قابل درک هستند. بین متریکها و نتایج موردانتظار باید رابطه ای مستقیم و واضح وجود داشته باشد.\nمتریکها ظاهری فریبنده داشته و این امکان وجود دارد که برای پیدا کردن بهترین متریک به راحتی در دام بیافتیم. اما در مورد متریکها، بهترین بودن میتواند عامل خطرناک و مخربی باشد و ممکن است در هنگام پرداختن به موارد حاشیه ای به راحتی به دام بیافتید. آنچنانکه متریکهای به دست آمده آنقدر پیچیده خواهند بود\nکه هر کسی قادر به درک آنها نخواهد بود. بدتر از همه اینزنی کنند. موقعیت دیگر زمانی است که میخواهیم مشتریان خود را حفظ کنیم. در این صورت تخفیف دادن توجیه پذیر است چرا که تداوم ارتباط با مشتریانمان را تضمین میکند. هدف چنین تخفیفهایی این است که بتوانیم خطوط جدیدی از\nکسب و کار را برای خود به دست آورده، مشتریانمان را در مقابل رقبا حفظ کرده و یا تنها حس گرفتن پاداش را به مشتریان القا کنیم. تخفیفهای نامناسب در بسیاری از موارد، شرکتها باید از ارائه تخفیف خودداری کنند. اگر مشتری میتواند همان خرید از شما را بدون تخفیف انجام دهد، پس هیچگاه اقدام به ارائه تخفیف نکنی\nد. اگر مشتری احتمالی با قیمت مشکلی ندارد اما به خاطر دلایل غیرمالی اقدام به خرید نمیکند، تخفیف میتواند ارزش محدودی داشته باشد. در این مورد یا موارد دیگر، تخفیف ممکن است به ارزش و اعتبار شرکت در نظر مشتریان آسیب جدی وارد کند.اگر به مشتریانتان بیش از حد مجاز تخفیف بدهید، آنها به این موضوع عادت کرده\nو در آینده نیز انتظار تخفیف از شما خواهند داشت. تحلیلهای پیشگویانه خط سیری را به شرکتها ارائه میدهند که چه زمانی بهترین موقع برای ارائه تخفیف به مشتریان بالقوه و بالفعل خواهد بود. در داخل سیستم CRM تاریخچه ارتباطات و خریدها موجود است. اگر به شیوه ای صحیح مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند، همین سوابق\nمیتوانند ورودی موردنیاز شما برای ایجاد مدلهای پیشگویانه مناسب برای ارائه تخفیفها